سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/1/30
10:26 صبح

سفر نامه اروپا (بخش اول)

بدست محمد ابراهیم علیزاده در دسته

هامبورگ

پس از یک پرواز حدوداً پنج ساعته هواپیما در فرودگاه هامبورگ به زمین نشست و این اولین مواجهه ما با دنیای غرب بود. در این شهر مرکز اسلامی هامبورگ میزبان ما بود و در همان بدو ورود در فرودگاه استقبال گرم دوستان این مرکز سرمای سخت زمستان را برای ما آسان کرده بود. از فرودگاه مستقیماً به مرکز اسلامی هامبورگ رفتیم و پس از یک آشنایی کوتاه با آقای شریفی - معاون رئیس مرکز اسلامی - و استقرار در محل استراحت برای بازدید از شهر هامبورگ حرکت کردیم.

 

در مدت اقامت در هامبورگ از دانشکده اسلام‌شناسی دانشگاه‌ هامبورگ، انیستیتو مطالعات اسلامی هامبورگ و موسسه دومنیکنی گفتگوی اسلام و مسیحیت بازدید کردیم. در این بازدیدها آموختیم که آلمانی‌ها به انضباط و وفای به عهد اهمیت فراوانی می‌دهند، هر جا که حاضر می‌شدیم قبل از ساعت ملاقات مقابل در منتظر ما بودند؛ آموختیم‌ در مطالعات خود بسیار کوشا و جدی هستند، در شناخت اسلام و برای رسیدن به اهداف خود از برنامه‌ریزی‌های مدون بهره می‌برند و برخلاف تصور ما بسیار خونگرم و مهربان هستند. فهمیدیم که در اروپا مسلمانان زیادی در کنار پیروان دیگر ادیان زندگی می‌کنند و دولت‌های اروپایی برای اینکه این اختلاط فرهنگی هرچه بیشتر مسالمت‌آمیز باشد تلاش می‌کنند تا ادیان مختلف را به‌خوبی بشناسند تا از این رهگذر با مسائل و حساسیت‌های دینی و مذهبی پیروان همه ادیان بیشتر آشنا شوند و راه‌های زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم را کشف کنند.

 

در کنار این بازدیدها ما در نماز جماعت مسجد اهل تسنن هم حضور پیدا کردیم تا هم با جامعه دینی اهل تسنن بیشتر آشنا بشویم و هم پیام دوستی و برادری خودمان را به گوش پیروان دیگر مذاهب اسلامی هم برسانیم. و چه زیبا بود آن لحظه که شانه به شانه برادران مسلمانمان نماز را به جماعت خواندیم و بعد از اتمام نماز همه به صف ایستادیم و دست همدیگر رو به نشانه اتحاد و برادری فشردیم.

این شبها شب‌های آخر ماه صفر بود؛ وقتی ما با اتوبوس به مرکز اسلامی هامبورگ باز می‌گشتیم با چند جوان افغانی که مدت‌ها در ایران زندگی کرده بودند و دست قضا آنها رو به آلمان رسانده بود برخورد کردیم. در بین صحبت‌ها متوجه شدیم آنها هم دارن میرن مرکز اسلامی تا در مراسم عزاداری شب‌های آخر ماه صفر شرکت کنند و این نشان می‌داد که با وجود مظاهر فراوان دنیاگرایی در این شهر و این کشور هنوز هم خیلی‌ها هستن که تلاش می‌کنند با حفظ هویت اسلامی خودشون به زندگی‌شون ادامه بدهند. ما هم با آن جوان‌های افغانی در مراسم شرکت کردیم تا یادمون نره کی هستیم، از کجا آمده‌ایم و برای چه کاری اینجا هستیم. تجربه خوبی بود نشستن کنار شیعیان مقیم آلمان و شنیدن حرف‌هاشون و دغدغه‌هاشون.